يا سفينه النجاه ....
17 سالگی
درباره وبلاگ


بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم .....

پيوندها
اللهم عجل الولیک الفرج
شهدای شهرستان کبودراهنگ
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان 17 سالگی و آدرس 17salegi.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 69
بازدید کل : 35222
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



نويسندگان
محمد

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
شنبه 18 تير 1390برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : محمد

قرار به نوشتن نبود اما امروز از عطري خاص مست گرديدم كه فقط چاره ي هوشياري ام نوشتن بود ؛

نوشتن از براي كسي كه تمام عشقم است و ديدن حرمش آرزويي قديمي ؛

نوشتن از براي كسي كه جدش رسول خدا ( ص ) او را دوست مي داشت و اينك نيز عالمي ديوانه ي اويند ؛

نوشتن از براي .....

نوشتن از براي كسي كه تو بهتر از من او را مي شناسي ، با او عمري زندگي كرده اي ، محرم ها برايش سينه هايت را سرخ كرده اي و مرواريد هاي چشمانت را ميهمان روضه هايش كرده اي  ؛

امروز ، عيد آسمانيان است و اهل زمين ؛ اما انگار آسمانيان قدر حسين فاطمه را از تو بيشتر مي دانند ؛ مگر نه اين كه پيامبر ( ص ) فرموده است كه مقام حسين بن علي ( ع ) در آسمان والاتر از مقام او در زمين است !

حسين ( ع ) ، همان سفينه ي نجات است ؛ شايد تا به حال تو نيز سوار كشتي نجات پسر فاطمه شده باشي اما ....

اما آيا سوار شدن كافيست ؟ هنوز هم سوار كشتي نجاتش هستي يا ....؟

حسين ، كشتي نجات است و چراغ هدايت ؛

امروز در كربلا بودن صفايي دارد ؛ و البته لياقتي مي خواهد كه مرا نيست ....

اما انگار به قول سيد مهدي عزيزم ، امضاي برات كربلا همان شكستن دل است ....

دلت كه بشكند ، برات كربلايت امضا مي گردد ؛ اما كو تا بشكند اين دل سنگي ؟

شايد قطرات اشكي كه براي حسين مي ريزي ، كم كم اين دل سنگي را سوراخ كند تا زماني نه چندان دور دل بشكند ، و تو هم راهي كربلا شوي ....

اما ، بعيد مي دانم ؛ ميخ آهنين نرود در دل سنگي ! دل من آن قدر سنگ و سياه گرديده آقا جان كه حالا حالا ها اميدي به شكستنش نيست !

پس من چه كنم از غم دوري بين الحرمين ات ؟؟؟ كاش من هم فطرس بودم تا به خاطر ميلادت ببخشند مرا ....

اين روزها حسابي دلم تنگ كربلاست ؛ امروز كه تلويزيون كربلايت را نشان مي داد ، دلم هوايي ات گرديد ....

دوباره گنبد زيبايت را ديدم و مدهوش شدم ؛ دوباره غم دوري شش گوشه ات ، بر دلم سنگيني كرد و دلم آهي كشيد و ثمره اش چند قطره اشك گرديد .....

پس كي نوبت من مي شود آقا ؟ يعني هنوز دل من نكشسته است ؟؟؟ تا كي منتظر ماندن ؟ من تشنه ي وصالت گرديده ام .... پس كي بايد سيراب گردم از چشمه ي عشق تو ؟ پس كي بايد انگشتانم را در ضريح شش گوشه ات فرو برم ؟؟؟

به قول حاج محمود :

يك كعبه را براي خودش خلق كرده است / شش گوشه را به خاطر ما آفريده است .....

پس كي بايد .....؟؟؟

حسين جان ، به اميد شكستن دل من صبر نكن ؛ اين دل سنگ گرديده و ديگر شكستني نيست ....

بيا و جوانمردي كن و برات كربلايم را امضا كن ؛ هر چند كه من آن قدر در درگاه اهل بيت جدت رسول خدا ( ص )  آبرو ندارم كه از شما چيزي بخواهم ولي .....

ولي دل من بي قرار است ...... هواي عطر بين الحرمين ات را دارد .... هواي ديدن گنبد زيبايت را دارد ....

هر كسي كرب و بلا مي خواد ،‌امشب وقتشه

هر حاجتي از خدا مي خواد ، امشب وقتشه ....

هر چند كه ديشب نتوانستم در جشن ميلادت حضور يابم ، اما دلم با تو بود ، تو خود مي داني كه اين دل بي قرار ، ديگر تاب صبر ندارد ؛

ديگر نمي تواند فقط در آرزوي كربلايت نفس بكشد ؛ ديگر صبر ندارم اما ....

ديگر سخن كوتاه مي كنم ؛ خود مي داني كه در دل من چه مي گذرد .....

 

السلام عليك يا ابا عبد الله و علي الارواح التي حلت بفنائك ، عليك مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي الليل و النهار ، و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم

السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين .




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: